ریحانه بانوریحانه بانو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

ریحانه عطری از بهشت

دخترك من سرماخورده

سلام دختر مامان،عسلكم شما دو،سه روزي هست سرماخوردي،مريض شدي،بيتابي ميكني واي وقتي سرفه وعطسه ميكني اينقدر غصه ميخورم دختركم ديروز بردمت دكتر،بهت دارو،اينقدره غر غرو شدي همين الان هم اينقدر داري غرغر ميكني،دخترمن زودي خوب شو،هزارتا بوس
6 مهر 1391

از روزي كه به دنيا اومدي تا حالا...

سلام دخترنازم،٦روز ديكه تو وارد هشتمين ماه زندكيت ميشي ومن تازه تونستم وبلاكت و بنويسم، عزيزكم ميخوام از اول برات بكم يعني از روزي كه به دنيا اومدي.شما روز ١٠ اسفند ١٣٩٠ ساعت ٩ صبح جشماي خوشكلت و به روي دنيا باز كردي.تو بيمارستان ابان توي شهر تهران توسط خانم دكتر منصف به دنيا اومدي، واي اينقدر ظريف بودي كه ميترسيدم بهت شير بدم،من و بابايي كلي خدا روشكر كرديم كه تو صحيح وسالمي ،بابايي كه به كلي از كاركناي ببمارستان و حتي به برستارا شيريني داد، وزنت سه كيلو و قدت ٤٩بود،هفت روز بعد تولدت زرديت رفت بالا تو بيمارستان مردم دو روز تو دستكاه بودي،واي ماماني. تو اين دو روز جه زجري كشيدم اونقدر از نبودت شبا تو خونه كريه ميكردم،انشاالله هميشه سالم وسلا...
4 مهر 1391